جدول جو
جدول جو

معنی کش و واکش - جستجوی لغت در جدول جو

کش و واکش
(کَ / کِ شُ کَ / کِ)
کش واکش
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کش واکش
تصویر کش واکش
کنایه از بگو مگو، نزاع
فرهنگ فارسی عمید
(کَ وَ کَ / کَ نُ کَ)
جامه ای شبیه شور و واشور: ’کن و واکن ندارد’، تنها جامۀ او آن است که به بر دارد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(کُ نِ شُ کُ نِ)
عمل و عکس العمل. (از یادداشت به خطمرحوم دهخدا). و رجوع به ’کنش’ و ’عکس العمل’ شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کنش و واکنش
تصویر کنش و واکنش
عمل و عکس العمل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کش واکش
تصویر کش واکش
کشاکش کش مکش. یا در کش واکش بودن، در کشاکش و مجادله بودن: (میشود معلوم واعظ ز آمد و رفت نفس اینکه با ما زندگی پیوسته در کش واکش است)، (محمد رفیع واعظ) یا توی کش واکش افتادن، در کشاکش و مجادله افتادن: حوصله بنظمیه رفتن و شکایت کردن و توی کش واش افتادن را در خود ندید
فرهنگ لغت هوشیار